معنی کارگردان فقید ایرانی
حل جدول
کیارستمی
کارگردان فقید پرآوازه ایرانی
کیارستمی
کارگردان فقید
حاتمی
جلال مقدم
جغرافیدان فقید ایرانی
گنجی
خواننده فقید ایرانی
پاشایی
بدلکار فقید ایرانی
پیمان ابدی
سرمربی فقید ایرانی
دهداری
کارگردان فقید هزاردستان
حاتمی
کارگردان ایرانی
سامان مقدم
احسان بیگلری
نام کوچک قدکچیان کارگردان فقید ایرانی
کامران
فقید
درگذشته، شادروان، مفقود، گمشده
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازدسترفته، درگذشته، شادروان، مرحوم،
(متضاد) حی
معادل ابجد
962